روزهای من تنبل خیالباف

ساخت وبلاگ

سلام

خب ازوقتی که ازتهران اومدیم کارخاصی نکردم

تردمیلمون خراب شد دیگه همسایه ها هم برا ورزش نمیان

دوسری مهمون داشتیم که خداروشکر خوب بود همه چیز

پری اومد اینسری خوذم روکنترل کردم فقد یه شب خیلی گریه کردم بابت اومدنش وحامله نشدن

ورزش هم اغو شده حوصله ندارم وقتم رو به بیهودگی تو اینستا تلف میکنم

خیلی بدهست روزهام داره میگذره کارمفید نمیکنم دلم برا خودم میسوزه که عمرم داره میره ومن هیج کاری نمیکنم

فیشیال پوست صورت رفتم الکی خرج کردم500تومن هزینه الکی کردم اصلا بدرد بخور نیست همه اون کرم ها روخودم داشتم فقد اون بادستگاه رو صورتم میپاشید خودم اینجا بادست میزنم به صورتم الکی الکی بود ازاینکه پولم هدر رفت ناراحت شدم واقعن ارزش نداشت

25اذر سالگردعقدمون هست اصلا برنامه ندارم 26شهادت خضرت فاطمه میخوام مثل هرسال اش بدم ولی شک دارم اصلا بدم یانه

چون اش درست میکردم که نگاهم کنه بهم اولادبده میبینم بهم اولاد نمیده خو وقتی حاجتم نمیده چرا درست کنم ؟

راستش به شک افتادم همسر میگه هرچی خودت تصمیم داری وفکرمیکنی درسته انجام بده

وزنم هم هیچ تغییری نکرده لاغری خبری نیست

برا تقویت رحم وتخمدان رفتم نزدیک دومیلیون قرص ودارو گرفتم خدا کنه جواب بده و.من خدازده مادربشم

ازاینکه بحوصله هستم تنبل هستم ازخودم بدم میاد من خاک تو.سر باید یذره همت داشته باشم کاری کنم هیج کاری نمیکنم دهنم بازه به رغر کردن .پز دادن ورویایبافی

خیلی خیالپردازی میکنم برا بچه دار شدن

برا نویسنده شدن

برامشهورشدن

ولی همش فکر وخیال هست یکذره تلاش نمیکنم کارم شده فیلم دیدن کتاب خوندن نهایت یه وعده غذا پختن واینستا چرخیدن

خدایا کمک کن خدایا من بنده بدی هستم توبفریادم برس کمکم کن

خدایا چشمم به رحمت توهستش مثل همیشه

+ نوشته شده در شنبه یازدهم آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۲۰ ق.ظ توسط یه ادم غرق شده که خدا نجاتش داد  | 

qap man...
ما را در سایت qap man دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : qapmano بازدید : 40 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1402 ساعت: 21:09